مجلس وقتی نقش خود را میتواند ایفا کند که افراد اصلح وارد آن شوند
تاریخ انتشار: ۲۸ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۴۹۲۶۶۱
نماینده رهبر انقلاب در شورای عالی امنیت ملی اظهار داشت: اگر میخواهید افسر جنگ نرم باشید باید میدان را بشناسید. کسی در این میدان پیروز است که صحنه را او تعریف کند وگرنه حرکتش منفعلانه خواهد بود. کسی موفق خواهد بود که میدان را بشناسد. هم میدان را باید شناخت، هم باید دانست طرف مقابل چگونه میخواهد صحنه را تعریف کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: بعد از فتنهٔ هشتادوهشت، زیاد پرسیده میشد که فتنهٔ بعد چیست؟ در جاهلیت که شریعتی نبود، حقیقتی نبود، استدلالی نبود، منطقی نبود، مبنای حکمدادن این بود که چه کسی زودتر میتوانست هجو کند، یک شعر خوب بگوید، دیگری را منکوب کند. فتنهٔ زرد با توییت و فالوئر بیشتر میخواهد بر استدلال و حرف حق غلبه کند. این شکل جاهلی بود، شکل مدرن آن میشود اینکه در جامعهٔ شما استدلال جایگاه نداشته باشد، منطق جایگاه نداشته باشد، حقیقت جایگاهی نداشته باشد، بلکه اگر کسی زودتر توانست یک توییت بزند، طرف مقابلش را هجو کند، یا توانست زودتر فالوئر جمع کند، یا اگر کسی بر این مبنا توانست بیشتر به اصطلاح لایک بگیرد، بتواند غلبه پیدا کند؛ یعنی مناسبات درون جامعهٔ شما به جای آنکه بر مبنای حق تعریف شود، بشود چه کسی فالوئرش بیشتر شد. اگر این مناسبات غلبه پیدا کرد، میشود همان میدانی که باید شناخت.
سعید جلیلی در ادامه گفت: اگر شما اینجا میدان را خوب تشخیص ندهید، آن موقع خود شما هم میگویید: «او توییت زد، یکی هم من میزنم»، «او هجو کرد، یک هجو هم من میکنم»، مقهور بازی او میشوید، در حالی که تمایز شما این نیست، امتیاز شما این نیست. امتیاز شما آن حقیقت است، امتیاز شما دفاع از حق است. اینکه میگوییم میدان را باید شناخت، یکی از جنبههایش همین است. اگر شما فعال باشید، اما در یک مسیر و میدانی فعال باشید که او تعریف میکند، یعنی صبح تا شب در گوشی بنشینیم بگوییم این و آن چه گفتند، آن وقت میبینید فضای کشور میرود به سمت مسائل به اصطلاح زرد. فتنهٔ زرد این است؛ یعنی در یک جامعه به جای آنکه مبنا استدلال و حقیقت باشد و عمق در مسائل خریدار داشته باشد، یک سطحی از ابتذال رونق داشته باشد؛ یک سطحی از حرفهایی که شاید ظاهر خوبی داشته باشند، اما عمق ندارند. اینجاست این اردوها اهمیت پیدا میکند تا شما آن عمق را پیدا کنید، آن مبنا را پیدا کنید تا بعد بر این مبنا بتوانید به میان میدان بیایید و امتیازتان را به رخ بکشید.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان این نکته که باید دید حق چیست، بیان کرد: هر چقدر این مفاهیم عالی را بتوانید با جاذبههای هنری به رخ بکشید، موضع قویتری خواهید داشت. اعجاز قرآن همین بود که مفاهیم عمیق را به بهترین بلاغت، به بهترین فصاحت بیان میکرد. امروز هم اگر ما میخواهیم از اندیشهٔ دینی دفاع کنیم باید مفاهیم آن را با قدرت به میان میدان بیاوریم و برای آن با بهترین شکل از ابزارهای هنری، از زبان شعر، از زبان سینما، از زبان هنر استفاده کنیم. این میشود همان حضور در میدان، ولی میدانی که به آن عمق بخشیدهاید و در سطح نماندهاید، اینجاست که تازه امتیازات خود را باید به رخ بکشید.
نماینده رهبر انقلاب در شورای عالی امنیت ملی، یکی از امتیازهای دانشجوی جوان حزباللهی متدین را تسلط به حرفهای دقیق و عمیق در موضوعات مختلف دانست و اظهار داشت: مگر میشود با عمقی صرفاً در حد یک جمله مسیر روند یک کشور را تعیین کرد؟ نه اینکه اگر کل حرفش را در مورد یک موضوع جمع کنند در حد یک توییت بماند و نتواند یک جمله بیشتر حرف داشته باشد. اخیراً فردی صحبت میکرد، تا یک جمله بیشتر از او سوال میکردند میگفت: «آن را دیگر من نمیدانم، دیگر بلد نیستم!» مگر میشود با عمقی صرفاً در حد یک جمله مسیر روند یک کشور را تعیین کرد؟ این اردو یک آمادگی است برای عمقبخشیدن به موضوعات تا موقع حضور در صحنهٔ دانشگاه و جامعه معلوم شود این دانشجو در اینگونه مباحث حرف جدی دارد، برنامه دارد، هدفمند کار میکند، امتیازات خودش را میشناسد، تمایزات خودش را میشناسد.
ثبات و آزادی امتیاز مردمسالاری دینی است که طراحی طرف مقابل را به چالش کشیده است
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، با بیان اینکه یکی از آن صحنهها همین عرصهٔ انتخابات است، به بیان یک مثال تاریخی پرداخت و گفت: از زمان مشروطه هر موقع حرکت آزادیخواهانهای شکل گرفت، ناملایمتهایی را بر کشور تحمیل کردند و به دنبالش استبدادی روی کار آمد. مثلاً زمان استبداد قاجار که آدمهای ضعیف و سستعنصری حاکم بودند امتیازهایی که خواستند را، امتیاز تنباکو، امتیاز رویتر، گرفتند. سپس که مشروطه رخ میدهد و این نظم بهم میخورد، از این هرجومرج استفاده میکنند و در این فاصلهٔ مشروطه شروع میکنند امتیازات دیگر را هم میگیرند؛ ۱۹۰۷ شمال و جنوب ایران را تقسیم میکنند و قرارداد ۱۹۱۹ را تحمیل میکنند تا اینکه دوباره استبداد رضاخانی سر کار میآید و بیست سالی باز به شکلی دیگر منافع خودشان را میبرند. بعد از رضاخان تا ۱۳۳۲ مقداری آزادی است دوباره به شکلی منافع خودش را دنبال میکند، با کودتای ۲۸ مرداد برای آنکه طور دیگر منافع خود را ببرند دوباره استبداد را حاکم میکنند تا سال ۱۳۵۷. خواستند یک فرمولی تعریف کنند بین ثبات سیاسی و آزادی که بگویند اگر آزادی میخواهی دیگر ثبات نیست و بههمریختگی است و اگر ثبات میخواهی دیگر آزادی نیست. همین امروز هم میبینید برخی متحدین اینها مستبدترینها هستند، چون طرف مقابل منافعش را اینطور میخواهد دنبال کند.
سعید جلیلی اظهار داشت: یکی از امتیازات این است که یک اندیشهٔ دینی در شکل این نظام ظهور یافته و با مردمسالاری دینی یک الگوی جدید ارائه میدهد که این الگو میتواند تمام الگوهای طرف مقابل را به چالش بکشاند. یک اندیشهای پیدا شده است که در عین اینکه شعار آزادی میدهد و رفتار آزادیخواهانه دارد و یک الگویی از مردمسالاری دینی نشان میدهد، اما نظمش را هم دارد، ثباتش را هم دارد، اجازه نمیدهد یک وجب از خاک کشور گرفته بشود، اجازه نمیدهد حتی یک نفر در موضوع استقلال او بخواهد حرف بزند، در عین حال ظرف چهل و چند سال، چهل انتخابات برگزار میکند. این میشود یکی از آن تمایزات و امتیازات که بر خلاف آن فرمول دوطرفهای که طرف مقابل برای کشور شما و برای منطقهٔ شما همیشه تعریف میکرد تا در هر دو صورت بتواند منافع خودش را ببرد، اکنون میبیند الگویی پیدا شده است که در عین رقابت، مشارکت دارد.
عضو شورای راهبردی روابط خارجی با اشاره به اذعان دشمنان به مشارکت و رقابت در انتخاباتهای ایران، بیان کرد: سال ۱۳۷۶ همهٔ اینها میگفتند انتظار داشتیم فرد دیگری انتخاب شود، ولی دیگری انتخاب شد. سال ۱۳۸۴ هم دوباره همین طور. بعد از آن انتخابات، من معاون اروپا - آمریکا بودم، با تقریباً اکثر سفرای اروپایی که ملاقات میکردم، اولین سوالم این بود میپرسیدم شما روز جمعه که انتخابات بود، تا روز چهارشنبهاش میتوانستید پیشبینی کنید برنده انتخابات کیست؟ همهٔ آنها میگفتند نه؛ پس نشان میدهد یک مشارکت و رقابت واقعی وجود دارد. سال ۱۳۸۸ بالاترین مشارکت شکل میگیرد و خود آنها اذعان کردند که رقابت در این انتخابات بینظیر است. طرف مقابل میفهمد یک الگو دارد شکل میگیرد برای همین است که فتنه بر پا میکند، چون میبیند یک الگویی دارد خودش را نشان میدهد. انتخابات سال ۱۳۹۲ نیز دوباره میبیند کسی با یک نگاه دیگر رأی میآورد و سال ۱۴۰۰ هم دوباره همین طور.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به تلاش دشمنان برای تبدیل نقاط قوت به نقاط ضعف، بیان داشت: این امتیازات و تمایزات را باید شناخت، چون نقاط قوت شماست که او میخواهد این را به نقطهٔ ضعف تبدیل کند. اینجاست که این میدان تعریف میشود، اینجاست که برای شما صحنه تعریف میشود که نقطهٔ قوت خودتان را بشناسید و از آن دفاع کنید و روی آن کار کنید، هنر دانشگاه به ویژه دانشجوی ما و همین طور اساتید محترم ما باید این باشد. فرمایشی که شهید بزرگوار شهید بهشتی داشت که دانشجو موذن جامعه است، اینجا باید نقش ایفا کند، یکی از موارد آن همین صحنهٔ انتخابات است.
مشارکت زیر سایهٔ رقابت سالم بالا میرود، اما رقابت سالم با مباحث زرد شکل نمیگیردنماینده رهبر انقلاب در شورای عالی امنیت ملی اظهار داشت: انتخابات وقتی طبق الگوی اندیشهٔ دینی است که رقابت و مشارکت خوب باشد، اما در یک فضای واقعی، در یک فضایی که بحثها، بحثهای حقیقی باشد، فضایی که دنبال این است که در هر موضوعی ببیند حقیقت چیست؟ مجلس وقتی نقش خود را میتواند ایفا کند که افراد اصلح وارد آن شوند. نه در فضایی که هر کسی که بهتر بتواند هجو کند یا بهتر بتواند هو کند بگوید من موفق شدم. دانشجو اینجا میتواند شاخص باشد، داور باشد، حرکت موثر داشته باشد تا به جامعه معرفی کند چه چیزی حق است، چه چیزی غلط است؟ با این عرصههاست که میشود میدان را تعریف کرد و در آن برای خودمان عملیات تعریف کرد، عملیات فرهنگی تمیز، کار صحیح. کار جهادی، کار تبیینی و کار موثر این است هر کسی باید وظیفهٔ خود را به بهترین شکل انجام دهد.
سعید جلیلی با بیان این نکته که مجلس وقتی نقش خود را میتواند ایفا کند که افراد اصلح وارد آن شوند، گفت: یعنی اگر ده نفر در عرصهای وارد میشوند، انصافاً آن کسی انتخاب شود که نسبت به دیگران اصلح است. نقش دانشگاه و دانشجو اینجا خیلی مهم است که این اصلح را بشناسد، این اصلح را معرفی کند و نگذارد این اصلح منزوی شود؛ دانشگاه اینجا باید در سطح محیط و شهر و استان، در هر سطحی که وسع شماست، خیلی نقش ایفا کند.
وی افزود: در عرصه انتخابات بعضی اوقات موضوعات را خلط میکنند، میگویند رقابت و تکثر باشد یا نه؟ رقابت و تکثر حتماً باید باشد، اما رقابت با چه؟ دو نگاه وجود دارد. یکی میگوید به نظر من اینطوری بهتر و سریعتر میشود رسید، دیگری نگاه دیگری دارد، این میشود یک رقابت. رقابت سالم با مباحث زرد شکل نمیگیرد مثلاً خانه میسازید، یکی میگوید اتاقش این ور باشد، دیگری میگوید آن ور باشد، یکی میگوید دکورش را اینطوری بچینیم، دیگری میگوید طور دیگر بچینیم. ایراد، اما آنجاست که یکی بیاید بگوید بزنیم همهٔ این خانه را خراب کنیم؛ تو این را تازه ساختی، میخواهی دکورش را بچینی، باز دوباره همهٔ اینها را میخواهی بریزی به هم؟ یکی از اشکالات این است که در این عرصه کسی بخواهد آن چه ساخته شده را خراب کند! برخی بهجای یک رقابت مثبت سازندهٔ روبهجلو برای سرعتدادن به پیشرفت و موفقیت، تلاش در جهت تخریب این موفقیتها دارند.
سعید جلیلی در پایان سخنان خود با بیان اینکه حتماً مشارکت در انتخابات باید بالا باشد، قدرت نظام را حضور مردم توصیف کرد و اظهار داشت: این مشارکت طبیعتاً در سایهٔ رقابت بالا میرود. اما رقابت سالم نیز وقتی شکل میگیرد که از سطح مباحث زرد برویم به سمت نیازهای واقعی جامعه. دانشگاه اینجا میتواند نقش ایفا کند که بیاید داوری کند این کسانی که بهعنوان رقابت وارد شدهاند و دارند بحث میکنند، کدام یک حرف دقیقتری دارد؟ کدام حرف عمیقتری دارد؟ کدام حرف مفیدتری دارد؟ کدام یک نمیآید یک حرف سست بزند فقط برای اینکه چند صباحی یکی خوشش بیاد؟ اتفاقا اینجاست که به نظر من دانشگاه، به ویژه دانشجو، میتوانند نقش مهمی را ایفا کنند.
باشگاه خبرنگاران جوان سیاسی احزاب و تشکلهامنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: سعید جلیلی جنگ نرم مردم سالاری دینی سعید جلیلی باید شناخت رقابت سالم طرف مقابل منافع خود وارد آن یک جمله
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۴۹۲۶۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۱۶ میلیارد یورو تعهد ارزی ایفا نشده در کدام سیاه چاله اقتصادی مخفی بود؟
فرارو-ستار شیرعالی، معاون اقتصادی سازمان بازرسی کل کشور اخیرا در یک برنامه تلویزیونی گفته است: «بر اساس اطلاعات پورتال بانک مرکزی، تا این لحظه بالغ بر ۱۶ میلیارد یورو تعهد ارزی ایفا نشده داریم. این ۱۶ میلیارد یورو مربوط به تعهدات واردکنندگانی است که از سال ۱۳۹۴ تا پایان ۱۴۰۲ به تعهدات خود عمل نکرده اند.»
به گزارش فرارو، ارز دولتی یا ارز مبادلهای همان ارزی است که به هر فرد ایرانی سالیانه یک مرتبه اختصاص مییابد و در بازار کمترین قیمت را دارد. بخشی از هدف پرداخت ارز دولتی، واردات کالاهای دولتی، واردات برخی از کالاهای اساسی توسط بخش خصوصی، تأمین محصولات کشاورزی، تأمین ارز از صادرات محصولات پتروشیمی و فولادی، کالاها و تامین اقلام اساسی سبد زندگی مثل برنج، روغن، شکر، گندم و جو است.
اصطلاح رفع تعهد ارزی که شیرعالی درباره آن صحبت کرده هم برای صادرات کالا و هم برای واردات کالا به کار میرود. درخصوص واردات کالا وارد کنندگان کالا میبایست در راستای ارزی که از بانکها دریافت نموده اند کالایی که براساس آن ثبت سفارش شده است را عینا مطابق همان اوصاف کمی و کیفی وارد کشور نمایند و در صورتی که وارد کنندگان به این شرط عمل نکنند ملزم به بازفروش ارز خریداری شده به بانک میباشند.
مصادیق تخلفات ارزی وارد کنندگان شامل، تعهد ارزی ناشی از عدم ورود کالا، تعهد ارزی ناشی از کمیت کالای وارده، عدم ارائه پروانه سبز گمرکی، کسر تخلیه کالا، تعهد ارزی ناشی از کیفیت کالای وارده و گران نمایی کالا یا بیش بود ارزش کالا است. بر اساس قوانین و مقررات رسمی کشور، اگر فردی از پس تعهدات خود برنیاید، توسط نظام بانکی کشور نیز مورد تنبیه قرار خواهد گرفت. درواقع چنانچه تعهدات ارزی ایفا نشده وارد کننده بیش از ۳۰ درصد باشد خدمات بانکی به وی ارائه نمیشود. همچنین بانک عامل میتواند از طریق تعزیرات حکومتی علیه وارد کننده شکایت کند.
با توجه به این بندهای قانونی و تبصرههای مختلف برای پیشگیری از هر نوع تخلف ارزی در کشور، پرسشهایی مطرح است از جمله این که چرا در مدت زمان حدودی ۸ سال، رقمی بالغ بر ۱۶ میلیارد یور، عدم ایفای تعهدات ارزی ثبت شده و اقدامی انجام نشده است و اساسا کدام نهادها موظفند در این زمینه پیگیری انجام دهند؟ فرارو در راستای پاسخ به این پرسش ها، با مرتضی افقه، استاد اقتصاد دانشگاه چمران اهواز و اقتصاددان و علی قنبری، اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس گفتگو کرده است:
افراد خاص به رانتهای خاص دسترسی دارندمرتضی افقه به فرارو گفت: «متاسفانه گاهی اوقات، مشکلات اقتصادی مردم، تبدیل به وجه المصالحههای سیاسی میشود، دستگاههای نظارتی دولت در وهله اول، مسئول نظارت بر چگونگی تخصیص ارز در کشور هستند. حتی پس از این که چنین رانتها و سوءاستفادههایی رخ میدهد نیز، نهادهای قضایی و نظارتی باید به پروندههای تخلف رسیدگی کنند. به عبارت دقیقتر در مرحله اعطای ارز و سپس در مرحله عدم ایفای تعهدات ارزی توسط دریافت کننده، نهادهای قضایی کشور مسئولیت رسیدگی به موضوع را بر عهده دارند. حتی اگر این اعلان سازمان بازرسی درباره تخلف صورت گرفته جنبه سیاسی نداشته باشد و یک دغدغه واقعی باشد نیز در مرحله نخست، این سازمان قضایی کشور است که باید صراحتا بگوید چرا چنین کوتاهی انجام شده است.»
وی افزود: «فراموش نکنیم که فعلا در مرحله اعلان قرار داریم و خبر گرفته ایم که چنین اتفاقی رخ داده است؛ بنابراین تخلف مذکور باید تحت بررسی قرار گرفته و مشخص شود که آیا واقعا تخلفی در این ابعاد صورت گرفته یا تشویش اذهان عمومی (به زعم برخی مسئولان) رخ داده است. منظور من این است که صرف اطلاعیه دادن و عدد و رقم گفتن، شاهد وقوع تحولات خاصی نخواهیم بود. همچنین مسئولان باید به شفافیت هر چه تمامتر پاسخگو باشند که اگر چنین ماجرایی رخ داده، چه تاثیری بر معیشت و زندگی مردم گذاشته است. طبعا بانک مرکزی و دستگاههای ذیربط بانک مرکزی هستند که باید در مرحله نخست، پاسخگوی وضع موجود باشند. درست همانطور که وقتی بانکها کوچکترین وامی به اشخاص میدهند، خود، پیگیری میکنند که وام به کجا رسید و آیا به طور تمام و کمال تسویه شد یا خیر، در مورد اعطای ارز دولتی نیز باید پیگیریهای دقیقی توسط بانک مرکزی انجام شود و سپس پرونده تخلفات به دستگاه قضا ارجاع داده میشود. شاید بانک مرکزی، تخلف را گزارش کرده باشد، اما اگر چنین فرض کنیم که بانک مرکزی چنین موضوعی را گزارش نکرده است باید بررسی شود که این عمل بی دلیل و از روی سهل انگاری بوده یا به دلیل تخلف، چنین مسئلهای رخ داده است. در صورت هر نوع تخلف، دستگاه نظارتی بانک، باید وارد عمل شده و موضوع را مورد بررسی جدی قرار دهد.»
این استاد دانشگاه گفت: «تا جایی که خاطرم هست، همیشه این دعواها و بحثها وجود داشت که بانک مرکزی میگفت، اسامی بدهکاران و متخلفان بانکی را به دستگاههای ذیربط داده است، اما هیچوقت اتفاق خاصی رخ نمیداد، چرا که بسیاری از افراد ذی نفوذ که در این تخلفات نقش داشتند با استفاده از قدرتهای خود بر عملکرد فاسدشان سرپوش میگذاشتند. پیامدهای چنین وضعیتی، شامل این نوع موارد است: گسترش تبعیض، گسترش نابرابری، ایجاد ثروتهای بادآورده برای عدهای که به رانت دسترسی داشتند و فقیر شدن عدهای دیگر که نتوانسته اند از رانتها استفاده کنند. به طور کلی تبعات این نوع رفتارها بسیار سنگین است و معتقدم اگر به درستی و با دقت مورد بررسی قرار گیرد، میتواند مجازاتهای قابل توجهی را نیز شامل شود.»
وی افزود: «شواهد نشان میدهد که بیشتر افرادی که میتوانند چنین تسهیلاتی دریافت کنند، یا خود صاحب نفوذند یا از سوی افراد صاحب نفوذ معرفی میشوند. در نتیجه به اطلاعات خاصی دسترسی دارند. حقیقت این است که افراد عادی، حتی برای دریافت یک وام ساده ۱۰ میلیون تومانی باید چندین بار برای تایید ضامنهای خود به بانک رفت و آمد کند، پس چطور میشود که افرادی در این حد بدهکاری دارند و بعد از نزدیک به ۱۰ سال، تخلفاتشان آشکار میشود، با برخورد جدی و تندی رو به رو نمیشوند. عملا به نظر میرسد که این نوع اقدامات فرادولتی است و به یک دولت مشخص نیز محدود نمیشود. زور و قدرت چنین افرادی نیز فراتر از نظامهای عادی کنترلگر است. متاسفانه در بسیاری از موارد، این افراد، زمانی لو میروند که یک دعوای سیاسی در پشت صحنه در جریان است و اتفاقا محور بسیاری از این نوع تخلفات مالی نیز، دعواهای سیاسی است.»
مردم گروهی هستند که متضرر میشوندعلی قنبری به فرارو گفت: «عدم نظارت و کنترل کافی در بخش واردات کشور در بسیاری از زیرمجموعهها وجود دارد. ما هم اکنون با کمبود ارز در کشور مواجهیم. این که گفته میشود از سال ۱۳۹۴ تا ۱۴۰۲، مبلغ ۱۶ میلیارد دلار ارز دولتی تخصیص داده شده، اما بازدهی نداشته، یعنی نهایت سوء استفاده اقتصادی. دولت، قوه قضائیه و سازمان بازرسی کشور باید با این افراد برخورد جدی داشته باشد. متاسفانه وجود ارتباطاتی در داخل کشور و سوء استفاده از موقعیتها به بروز این نوع رانتها دامن میزند. در حال حاضر کشور با کمبود ارز مواجه است و فشار برای دریافت ارز دولتی از سوی واردکنندگان نیز بسیار بالا است. حتی همین حالا که رسما چنین تخلفی از رسانه ملی پخش شده نیز دیر نشده و فرصت خوبی است تا با متخلفین، برخوردی جدی شود. سازمان بازرسی کل کشور، به عنوان دستگاهی عریض و طویل، موظف است به این تخلفات رسیدگی کند.»
وی افزود: «قطعا افراد معمولی در جامعه ما نه دسترسی و نه امکان انجام چنین تخلفاتی را دارند. کاملا روشن است که تخلف و سوء استفاده افراد از جایگاههایشان در نهادهای مختلف وجود دارد. اما چرا برخورد قاطع و جدی با این افراد نمیشود. متاسفانه مشخص است که نهادها، شرکتها یا افرادی که در این مشکل دست داشته اند نه تنها به لحاظ ارزی تخلف کرده اند بلکه در ورود کالاهای مورد نیاز کشور اختلال ایجاد کرده و موجب اخلال در ورود کالاهای مورد نیاز به کشور هم شده اند. وقتی برای یک کالا در کشور تقاضا وجود دارد، اما در زمان و در ابعاد کافی، وارد کشور نمیشود، بخش بزرگی از بار پیامدهای آن بر دوش مردم خواهد بود. در شرایطی که ارز دولتی به درستی و به اندازه مورد استفاده قرار نمیگیرد، با مشکل افزایش قیمتها نیز مواجه میشویم که مشکلی بزرگ و قابل توجه است. این معادله ۲ طرف دارد و باید هم با واردکنندگان متخلف و هم با سیستم نظارتی که از این مسائل غفلت کرده، برخورد شود.»
این اقتصاددان در ادامه گفت: «اصلا بعید نیست که برخی از این افراد نه یکبار بلکه شاید چند بار، اقدام به دریافت ارز دولتی کرده اند و همین فرضیه نیز مسئله را بغرنجتر و نگران کنندهتر میکند. متاسفانه برخی از افرادی که به راحتی به ارزهای دولتی دسترسی دارند، افرادی هستند که روابط دیپلماتیکی با دستگاههای دولتی دارند. در طول سالهای اخیر، چندین بار شاهد این اتفافات بوده ایم. نگاهی به پروندههای فساد همچون پرونده چای دبش نشان میدهد که تا چه حد در این حوزهها ضعف داریم. نکته ناراحت کنندهتر این است که در نهایت بار همه فشار چنین فساد و رانتهایی بر دوش مصرف کنندگان و اقشار ضعیف جامعه خواهد بود. در همین ماجرای ارز، ملت در سایه عدم ایفای نقش وارد کنندگان در حوزه واردات از طریق ارز دولتی، دچار کمبود کالا میشوند، در نتیجه مردم، اولین گروهی هستند که متضرر میشوند.»